اولین باری که من خندیدم
سلام امروز می خوام اولین بار که خندیدمو تعریف کنم ادامه اون روز منو تازه از بیمارستان اوردن یه دخمل تپلووووووووووو و ناناس خواهرم که بعد از سال ها به ارزوش رسیده بود نیشش تا ته باز بود بعد اون به من نگاه کرد ... این قدر قلقلکم داد که از خنده پکیدم بای بای ...
نویسنده :
عسلی
19:04